polayit123

polayit123

موسیقی باروک | یوهان سباستیان باخ

موسیقی باروک

موسیقی باروک دوره‌ای ۱۵۰ ساله (۱۶۰۰-۱۷۵۰) در تاریخ هنر غرب را به خود اختصاص می‌دهد که پس از رنسانس و پیش از دوره‌ی کلاسیک شکل گرفت. این دوره، با ابداع جدید اعتدال کوک سازها، استفاده از گام‌های ماژور و مینور به جای مُدهای کلیسایی، به وجود آمدن ژانرهای جدید و تعیین پایه‌های هارمونی کلاسیک نقش اساسی در سیر تکامل موسیقی غرب داشته است.در این نوشته تلاش خواهیم کرد جنبه‌های اصلی این دوره را به‌منزله‌ی مقدمه‌‌ای کلی بر آن مورد بررسی قرار دهیم. این مقدمه، مدخلی خواهد بود بر نوشته‌های جزئی‌نگرتر دیگر که به‌تدریج بر روی وبسایت قرار خواهد گرفت. از این رو، نوشته‌ی پیش رو، بر ظهور دوره‌ی باروک، موسیقی باروک، شروع، گسترش و پایان موسیقی باروک، ژانرهای اصلی این دوره و فرم‌های باروکی متمرکز خواهد بود.

واژه‌ی باروک در لغت معانی گوناگونی از جمله مروارید، پرزرق و برق، پرتزئین و عجیب و غریب دارد و از واژه‌ی پرتغالیِ باروکو سرچشمه می‌گیرد. اما این واژه، در معنای امروزی آن، اولین بار توسط منتقد آلمانی، هاینریش ولفلین، در کتاب  اصول پایه‌ی تاریخ هنر، در سال ۱۹۱۵ مورد استفاده قرار گرفت. از این رو، آنچه در این نوشته به آن می‌پردازیم، باروک در معنای امروزی آن، جریان هنری در تاریخ موسیقی غرب است که در اواسط سده‌ی شانزده در ایتالیا و در شهرهای رم (معماری)، فلورانس و ونیز (نقاشی و موسیقی) شروع، و در اواسط قرن هجدهم میلادی به اتمام رسید. با وجود اینکه این جنبش هنری در هر کشوری (ایتالیا، فرانسه، آلمان) شروع و پایانی متفاوت داشته، اما اغلب دوره‌ی تاریخی ۱۶۰۰ تا ۱۷۵۰ میلادی را برای آن در نظر می‌گیرند.

طبیعت این دوره با تنش، جلوه‌های چشمگیر، شکوه، عظمت، کُنتراست و تزیئنات، عجین شده بود. همان‌گونه که فیلیپ بوسان درمورد باروک می‌گوید: باروک «دنیایی [است] که آنجا تمام محدودیت‌ها به طور هماهنگ امکان‌پذیر هستند». هنرمندان در این دوره، متفاوت از دوره‌ی رنساس، تنها در پی خلق و یا تقلید از طبیعت، و یا ستایش خداوند نیستند، بلکه هنر را به‌عنوان جلوه‌ای در تصورات و شور و عشق خود می‌بینند. در واقع، تمام ژانرهای ساخته‌شده در باروک از طبیعت فاصله می‌گیرند. همچنین باید به یاد داشت «دوره‌ی باروک در هنر، مقارن با دورانی بود که آن را عصر استبداد نامیده‌اند؛ بسیاری از حاکمان این دوره رفتاری مستبدانه با زیردستان خود داشتند» .سرانجامِ این ظلم و استبداد در اواخر باروک، در انگلستان شکل‌گیریِ جنبش‌های آزادی‌‌خواه را رقم زد؛ و در فرانسه نیز شعله‌ی انقلاب کبیر فرانسه (۱۷۸۹) را روشن می‌سازد. یادگیری موسیقی در این دوره به‌مانند رنسانس بیشتر در کلیسا، به‌واسطه‌ی گروه همسرایان، و یا در خانواده، به‌واسطه‌ی آموزش پسر توسط پدر صورت می‌گرفته‌ است. برای مثال می‌توان اشاره کرد که باخ، ویوالدی، رامو، و پرسل، همگی پدرانی موسیقیدان داشته‌اند.

یوهان سباستیان باخ

یوهان سباستیان باخ،  آهنگساز و موسیقیدانیست که در  اواخر دورانِ باروک می‌زیست. وی برجسته‌ترین نماینده‌ی خاندانِ موسیقایی خود بود. از یوهان سباستین به‌عنوانِ ارگ‌نوازی متبحر، آهنگسازی الهام‌گر و موسیقیدانی ستودنی یاد می‌شد که معاصرانِش تخصص او را در نوازندگی ارگ تحسین می‌کردند.

وی به مورخ 31مارس1685 در شهر آیزناخ آلمان چشم به جهان گشود و در سیر زندگیِ خویش بر کمال‌یابی و استعلای موسیقیِ باروک تأثیرپذیرِ بسیاری به ارمغان آورد. وی با تکیه بر فنونِ آهنگسازی مرسوم در آن دوران، در غنایِ پلی‌فونی نقشِ بسیاری را ایفا کرد، وی سبک‌ها، فرم‌ها و سنت‌های ملی که در نسل‌های‌گذشته توسعه یافته بود را بررسی و به وسیله‌ی ترکیب آن‌ها، سبکِ موسیقاییِ باروک را تعالی بخشید.

در روزگارِ فعلی، از یوهان سباستیان باخ یا «باخ پدر» به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین و الهام‌بخش‌ترین آهنگسازان یاد می‌شود، ایشان در طولِ اعصار به مدد پیچیدگی‌هایِ موسیقیِ  خود و نوآوری های سبکی در آثارش موردِ احترام است. آثار او در زمانه‌یِ حال نیز در ضمره‌ی مهم‌ترین قطعات برای رپرتوارِ اجراییِ نوازندگان محسوب می‌شود .

polayit123
polayit123

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋